توضیحات حمید جعفری درباره تشکلهای مستندسازی، روزنامه شیراز نوین
حمید جعفری رئیس هیئتمدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران به بخشی از اظهارات مهرداد زاهدیان که در گفتوگو با ایسنا مطرح شده است، پاسخ داد.
ایسنا بخشهایی از این جوابیه را که در پاسخ به این مصاحبه است، را در ادامه میآورد.
حمید جعفری رئیس هیئتمدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران با اشاره به اختلاف مستندسازان بر سر تشکلهایشان («انجمن مستندسازان سینمای ایران» تأسیسِ ۱۳۷۶ و «انجمن صنفی کارگری کارگردانان مستند استان تهران» تأسیسِ ۱۳۹۵)، بخشی از اظهارات مهرداد زاهدیان که درباره انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند مطرح شده است، را مورد نقد قرار داده و معتقد است این اظهارات«خلاف واقع است.»
در این متن به «ماجرای تشکیل و ثبت «انجمن صنفی کارگری کارگردانان مستند استان تهران» توسط عدهای مستندساز و به یاری انجمن مستندسازان اشاره شده و آمده است: «انجمنی که آقای زاهدیان ریاست آن را برعهده دارد با نام «انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینمای مستند استان تهران» در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۹۵ با پنجاه و سه عضو و هیئتمؤسسی متفاوت تأسیس و در ۲۲ آذرماه همان سال با تأیید وزارت کار ثبت شده است. درحالیکه در همان تاریخ انجمن مستندسازان سینمای ایران بیشاز ۳۰۰ عضو داشته است؛ پس چگونه ممکن است انجمنی با هیئتمؤسسی متفاوت، نامی متفاوت و یکششم اعضا را با «انجمن مستندسازان سینمای ایران» یکی دانست و به آن حق تعیینتکلیف برای انجمنی دیگر داد؟
همان تاریخ سیدمحمد تهامینژاد به مناسبت گرفتن شماره ثبت برای انجمن صنفی، یادداشتی با عنوان «شفافسازیِ هویت صنفی/ مدنی (فرهنگی)» منتشر کرد که متن آن در سایت انجمن مستندسازان سینمای ایران و سایت انسانشناسی و فرهنگ در دسترس است. آقای تهامینژاد یادداشت خود را با این جمله آغاز کرده است: «امروز ۲۲ آذر ۱۳۹۵ انجمن صنفی کارگری کارگردانان استان تهران شماره ثبت دریافت کرد و در برابر خانه سینما و انجمن مستندسازان سینمای ایران و اهالی حرفه، پرسشهای تازهای را برانگیخت؛ آیا انجمن صنفی و انجمن مستندسازان، موازی هستند؟ آیا ثبت انجمن صنفی، همان آرزوی دُورودِراز مستندسازان است که به تحقق پیوست؟»
مابقی یادداشت توضیح همین چند خط و ارائه پاسخی به سؤالات مطرح شده است. این مقاله که پنج سال پساز تاریخ مورد اشاره آقای زاهدیان نوشته شده، سندی روشن است مبنیبر اینکه تفکر غالب اعضای «انجمن مستندسازان سینمای ایران» در آن تاریخ تأکید بر حفظ دو انجمن بوده است. دو انجمنی که قرار بود بهعنوان دو بال یا دو بازویی که یکی صنفی و دیگری به تعبیر تهامینژاد مدنی/ فرهنگی است عمل کنند. اینکه چه شد که نظر عدهای از اعضای انجمن ازجمله خود آقای تهامینژاد عوض شد، بحث دیگری است که در این مقال نمیگنجد. اما درهرحال روایت آقای زاهدیان با واقعیت امور همخوانی ندارد.
او با اشاره به جمله مهراد زاهدیان درباره «انجمن مستندسازان سینمای ایران» که نوشته است: «این انجمن دریافت که متأسفانه مجوزهای لازم برای فعالیت قانونی را در اختیار ندارد.» آورده است: همانگونه که اشاره شد، تا سال ۱۳۹۰ که مورد اشاره است، انجمن مستندسازان سینمای ایران فعالیتهای بسیاری انجام داده بود و حتی با مراکز مختلف دولتی مثل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و وزارت ارشاد قراردادهایی بسته و همکاریهایی کرده بود که هیچکدام از آن فعالیتها غیرقانونی نبودند و قراردادها و مدارک آن همکاریها هم موجود است.
آنچه انجمن مستندسازان سینمای ایران در طول ۲۰ سال فعالیت خود به پشتوانه حضورش در خانه سینما از آن غفلت کرده بود، مسئله ثبت رسمی بود و موجودیت یک انجمن مثل موجودیت یک انسان، اساساً در تقسیمبندی قانونی یا غیرقانونی قرار نمیگیرد؛ انسانی که متولد شده و منشأ اثر است، اما شناسنامه ندارد، موجودی غیرقانونی نیست، بلکه غیررسمی است و البته بهواسطه غیررسمی بودن از بعضی امتیازات محروم است، اما حق حیات را احدالناسی بهبهانه غیررسمی بودن، نمیتواند از او بگیرد. خلاصه اینکه ثبت به هیچ تشکلی موجودیت نمیدهد، صرفاً به موجودیت آن رسمیت میبخشد.
او با اشاره به دیگر جمله زاهدیان گفته است: انجمن مستندسازان سینمای ایران «همراه سایر صنوف خانه سینما برای دریافت مجوزهای لازم و ثبت رسمی انجمن اقدام کرد، ادامه داده است: «موضوع از این قرار بود که شماری از اعضای هیئتمدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران از طریق دو نهاد موضوع ثبت انجمن را بررسی کردند، یکی در وزارت کار که دریافتند آنجا انجمن «ثبت» نمیکند، بلکه برابر قوانین خود «تأسیس» میکند و «مستندساز» را بهعنوان «کارگر فصلی» میشناسد، که با این تفصیل وزارت کار را رها کردند. دوم ازطریق وزارت کشور که در آنجا هم با «تأسیس» روبهرو شدند و البته به سبب رویکرد بیشتر سیاسی وزارت کشور فعالیت انجمن منطبق با آن نبود و آن مسیر هم کنار گذاشته شد. آنچه مستند است و یادداشت آقای تهامینژاد یکی از اسناد آن بهشمار میرود، نشان میدهد اعضای انجمن مستندسازان سینمای ایران برای تشکیل انجمنی دیگر در وزارت کار اقدام کردند که آن انجمن قرار بود مجزا از خانه سینما فعالیت کند. البته واقعیت جور دیگری پیش رفت که تحلیل آن مجال وسیعتری میطلبد. این نکته هم شایان توجه است که در تاریخ مورد بحث آقای زاهدیان هیچیک از تشکلهای خانه سینما به وزارت کار مراجعه نکرده بودند و انجمن مستندسازان سینمای ایران نخستین انجمنی بود که توانست انجمنی مستقل در وزارت کار تأسیس و ثبت کند. اساسنامه انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینمای مستند استان تهران که توسط شماری از اعضای انجمن مستندسازان تهیه شد، بعدها بهعنوان اساسنامه مبنا در اختیار سایر اصناف قرار گرفت.
او همچنین با اشاره به این جمله که گفتهاند: «تنها سازمانی که مسؤولیت ثبت رسمی صنوف در کشور را بهعهده دارد وزارت کار و امور اجتماعی است.» معتقد است: تنها نهادی که مسئولیت ثبت انواع مؤسسات را بهعهده دارد، ادارهکل ثبت شرکتها و مؤسسات غیرتجاری است. این اداره اما برای ثبت مؤسساتی که به آن مراجعه میکنند، تأیید اساسنامه را از وزارتخانه متبوع درخواست میکند. طبیعتاً انجمنهای کارگری و کارفرمایی باید اساسنامهشان را ممهور به مهر وزارت کار کرده باشند، اما اصناف فرهنگی میتوانند با تأیید وزارت ارشاد و اصناف گردشگری با تأیید وزارت میراث و غیره ثبت شوند. در همین راستا وزارت علوم هم پشتوانه ثبت اصناف علمی است.
جعفری با اشاره به اینکه از تغییر نامی بهعنوان «انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند» سخن گفته شده است، ادامه داده است: اول اینکه نام هیچکدام از دو انجمن موجود در حوزه سینمای مستند، این نامی نیست که ایشان گفتهاند؛ بنابراین این سؤال پیش میآید که آیا ایشان از انجمن سومی صحبت میکنند؟
عوض کردن نام یک انجمن فقط از عهده مجمععمومی آن و طی مراحل قانونی برمیآید؛ اگر چنین جلسهای در هرکدام از این دو انجمن برگزار شده، خوب است اطلاعرسانی شود که در کدام مجمععمومی کدام انجمن موضوع تغییر نام پیشآمده و برای آن رأیگیری شده است؟ آیا صورتجلسهای از چنان جلسهای موجود است؟ اگر نیست منظور ایشان از آن تاریخ کدام تاریخ است؟ در آن تاریخ چه اتفاقی افتاده که فقط ایشان از آن خبر دارند؟
هیئتمدیره دوازدهم انجمن مستندسازان سینمای ایران دو تفاهمنامه مکتوب با دو هیئتمدیره یکم و دوم «انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینمای مستند استان تهران» امضا کرده است؛ تفاهمنامهی نخست را که در اسفندماه ۱۳۹۶ تنظیم شده، اعضای هیئتمدیرهها و بازرسان هر دو انجمن، منوچهر شاهسواری (مدیرعامل وقت خانه سینما)، مرتضی رزاقکریمی (عضو هیئتمدیره وقت خانه سینما) و علیرضا رضاداد (نماینده وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) امضا کردهاند. تفاهمنامه دوم هم که تکملهای بر تفاهمنامهی اول بود، به امضای هیئتمدیره دوم انجمن صنفی کارگری کارگردانان مستند استان تهران و هیئتمدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران رسیده است.
پرسش این است که اگر این انجمن همان انجمن بود، آن مذاکرات و آن تفاهمنامهها چرا انجام شد؟
و نکته آخر اینکه بازرس کنونی انجمن صنفی کارگری کارگردانان مستند، در زمان تفاهمنامه نخست دو انجمن، بازرس انجمن مستندسازان سینمای ایران بود و امضای ایشان پای تفاهمنامه به نمایندگی از انجمن مستندسازان سینمای ایران موجود است. ایشان در بهمنماه ۱۴۰۰ عضو هیئترئیسه مجمععمومی انجمن مستندسازان سینمای ایران هم بودند و حدود یک سال عضویت کارگروه اصلاح اساسنامه این انجمن را بهعهده داشتند. همچنین یکی از اعضای کنونی هیئتمدیره انجمن صنفی که اکنون همکار آقای زاهدیان است، عضو علیالبدل هیئتمدیره سیزدهم انجمن مستندسازان سینمای ایران بودهاند که خود گویای تفکیک و مستقل بودن این دو انجمن است. باید توجه داشت که با تغییر نظر و حالات ما بهواسطه زمانه و یا ضعف حافظه، تغییری در واقعیت رخداده ایجاد
نمیشود.
پساز تفاهمنامه دوم، شمیم مستقیمی، رئیس هیئتمدیره دوازدهم انجمن مستندسازان سینمای ایران به اعضای انجمن نوشت: «امیدواریم این (تفاهمنامه) نقطه پایانی بر تلخیها و آغازی برای فعالیتهای پرثمر هر دو انجمن در راستای منافع مستندسازان و سینمای مستند باشد.»
ما هنوز بر این امیدیم.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین